پسر کوچولو ما به مدرسه ابجی فاطمه می ره
سلام دوباره ببخشید چن ماهی ما نبودیم کمی گرفتار گرفتن شیر از پسر کوچولوی ما بعدشم پروژه جیش که اونم با موفقیت انجام شد .. بعدشم دختر گل مامان که امسال 12ساله شده وبه کلاس ششم رفته کمی وقت منو پر کرده همگی ببخشید .
محمد مهدی کوچولو روز اول مدرسه ها با خواهر گل دوست داشتنيش به مدرسه رفت خواهر عزیزشا که خیلی هم دوستش داره بدرقه کرد ..اما پسر نازنازی مامان فکر کرده بود هر روز می تونه بره مدرسه خواهرش
کمی لجبازی می کرد که باهاش بره اما خیلی زود آ روم می شد .
البته بزودی عکسای جدیدی از هر دو
شون براتون می زارم شرمنده الان آ ماده نیست.....
محمد مهدی پسر گل مامان و بابا این روزا خیلی شیطون شده تازگی ها رفتن به مدرسه آبجی فاطمش همه فکر و ذکرش شده. هر روز وقتی از خواب نازش بیدار می شه یه سری به اتاق خواهرش می زنه
می گه آجی کجاست باز دوباره باید براش توضیح مفصلی بدم .
که رفته مدرسه ..البته پسر ناز و دوست داشتنی من زود قانع می شه .
فقط می ره جلو در ورودی می شینه تا فاطمه از مدرسه بیاد .می ترسه پشت در جا بمونه هر وقت
صدای آ سانسور می شنوه می گه مامان آ جيه ..........
پسر ناز من آخه خواهرشا خیلی دوست داره .......خييييييييلللللللللييييييي
فاطمه می گه مامان داداش مثل فرشته هستش .وقتی حامله بودم هر روز با خودش تو روياهاش می بردش مدرسه .خیلی خوشحاله که داداش داره .عاشقشه.